ان لحظه که بوی نفست را بشنود،،و یا ببیند رو برگردانده ای خوشحال و شاد میشود و مرموزانه به طرف و سمت تو می اید دست کمک به سوی دراز میکند و پیشنهاد میدهد،،درها را ببند پنجرها را ببند هوش و حواست را به اوج میرساند تا به تو بگویید که کنار توست،،اما برای چه؟او به ان لحظه زنده است که تو روبرمیگردانی،،وگرنه او هیچی نیست و این تویی که هر لحظه و هر قدمت او را نیرومند تر میسازی،،او تو را از..الم بان الله یری،،غافل میکند،،فرشتگان بر روی شانه هایت را هیچ نمی انگارد و لذت میبرد از ثانیه هایی که از عمر و وجود و انرژی تو می گیرد،،قدم به قدم،،وسوسه میکند و شیرین میکند هر لحظه سقوطتت را این عدوی مبین،،اما خداوند به تو اعتماد کرده،،به تو قدرت بخشیده،،در راهش این عدو قدمی برندار،،خداوند تو را اقای خودت کرده،،..خدایا هر لحظه و هر ثانیه در خدمت توام و به سمت تو و رضای تو بر میگردم..ذهنم را به نور رحمتت نورانی بفرما..امین..
*مثنوی هفتاد "من" مولوی:
*مَن(1)اگر با مَن(2)نباشم می شَوَم تنهاترین
*کیست با مَن(3)گر شَوَم مَن(4) باشد از مَن(5) ماترین* ??
???? *مَن(6) نمی دانم کیاَم مَن(7) لیک یک مَن(8) در مَن(9) است*
*آنکه تکلیف مَنَ(10)اَش با مَن (11)مَنِ(12)مَن(13)روشن است*
*مَن(14) اگر از مَن(15) بپرسم ای مَن(16) ای همزاد مَن(17)
*ای مَنِ(18) غمگین مَن(19) در لحظههای شاد مَن(20)*
*هرچه از مَن(21) یا مَنِ(22) مَن(23) در مَنِ(24) مَن(25) دیدهای*
*مثل مَن(26)وقتیکه با مَن(27) میشوی، خندیدهای*
*هیچکس با مَن(28)چنان مَن (29) مردم آزاری نکرد*
*این مَنِ(30)مَن(31) هم نشست و مثل مَن(32) کاری نکرد*
*ای مَنِ(33) با مَن(34) که بی مَن(35) مَن(36) تر از مَن(37) میشوی*
*هرچه هم مَن(38) مَن(39)کنی، حاشا شوی چون مَن(40) قوی* ??
???? *مَن(41)مَنِ(42) مَن(43) مَن (44) مَنِ(45) بیرنگ و بیتأثیر نیست*
*هیچ کس با مَن(46) مَنِ(47) مَن(48) مثل مَن(49) درگیر نیست* ??
???? *کیست این مَن(50)؟این مَن ِ(51)با مَن(52)زِ مَن(53) بیگانه تر*
*این مَنِ(54) مَن(55) مَن(56) کُنِ از مَن(57) کمی دیوانهتر ؟* ??
???? *زیر بارانِ مَن(58) از مَن(59) پُر شدن دشوار نیست*
*ورنه مَن(60) مَن(61) کردنِ مَن (62) از مَنِ(63) مَن(64) عار نیست* ??
???? *راستی . . . این قدر مَن(65) را از کجا آوردهام !!؟*
*بعد هر مَن(66)بار دیگر مَن (67) چرا آوردهام !!؟* ??
???? *در دهانِ مَن(68) نمیدانم چه شد، افتاد مَن(69)*
* *مثنوی گفتم که آوردم در آن هفتاد من(70) . . . !!!*